مختارثقفی ازدیدگاه آیت الله بهجت
14ربيع الثاني ياد آور روز شکل گيري قيام مختار ثقفي در همين روز مي باشد. به همين منظور پس از توضيحي مختصر پيرامون قيام مختار، به گفتاري از مرحوم آيت الله بهجت درباره ايشان اشاره مي کنيم. قيام مُختار، جنبشي به رهبري مختار بن ابي عبيد ثقفي با هدف خونخواهي از شهداي کربلا. اين قيام در سال ۶۶ قمري در کوفه شروع شد و در آن بسياري از عاملان شهادت امام حسين(ع) و يارانش از جمله عبيدالله بن زياد، عمر بن سعد، شمر بن ذي الجوشن و سنان بن انس کشته شدند. قيام مختار با نام محمد بن حنفيه صورت گرفت. برخي عالمان شيعه معتقدند که مختار با دستور امام سجاد(ع) قيام کرده است.
مختار در زمان واقعه کربلا در زندان بود. او پس از آزادي به دنبال انتقام از قاتلان امام حسين(ع) برآمد. ابتدا با عبدالله بن زبير که در حجاز به مبارزه با يزيد بر خاسته بود، همراه شد، ولي در بين راه وي را همعقيده خود نديد و از او فاصله گرفت و براي برپايي قيام راهي کوفه شد.
حضرت آيت الله بهجت درباره شخصيت مختار اينگونه فرموده اند: [مختار] کسي را [براي دستگيري عمر سعد] فرستاد و آن شخص اماننامهاي [همراه] داشت؛ به عمرسعد نشان داد و گفت: اين امان تو است. مختار به فرستادهاش گفته بود: اگر عمر سعد به غلامش گفت عصاي من را بياور، تو گردنش را بزن. مرادش از عصا، شمشير است، ميخواهد با شما بجنگد. عمر سعد گفت: عصاي مرا بياوريد. آنها هم سرش را زدند و بهحسب اين نقل، سرش را بردند پيش مختار. مختار گفت: ابنزياد را کشتم عمربنسعد را هم کشتم، شمر را هم کشتم. در روايتي دارد که «محمدبناشعث را هم کشتم». بعد از اين گفت: «ديگر اگر الآن بميرم، غصهاي ندارم». [بااينکه] نزديک نه ماه بيشتر رياستش طول نکشيد، گفت: اگر بميرم، غصهاي ندارم. [قبل از اين] در زندان [کوفه] ميثم به مختار گفت: تو قاتلان سيدالشهدا عليهالسلام را ميکشي.
برخي خيلي با مختار بد هستند؛ بهخاطر اينکه ميگفتند: «کذاب است؛ چون محمدبنحنفيه و زينب کبري و… او را وکيل و رئيس نکردهاند و اين خودش ادعا ميکند که من مقاصد آنها را اجرا ميکنم». اسمش را کذاب گذاشتند. حتي مختار خادمي داشت به اسم جبرئيل. وقتي صدايش ميزد: جبرئيل! اينها ميگفتند: ببينيد! ادعاي نبوت دارد و ميگويد جبرئيل بر او نازل ميشود. اما ميشود گفت: مختار در فصاحت و بلاغت، بعد از معصومين عليهمالسلام اول بوده است. يک نماز عجيبي ميخواند و مسلسل خطبهاي ميخواند که همۀ عباراتش صحيح و عالي و عجيب و غريب بوده است.
رحمت واسعه، ص۱۱۶ و ۱۱۷